معنی شنش بکشیین - جستجوی لغت در جدول جو
شنش بکشیین
لرزیدن
ادامه...
لرزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شانش بکشیین
لرزش شدید پیدا کردن، تشنج پیدا کردن
ادامه...
لرزش شدید پیدا کردن، تشنج پیدا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شنه بکشیین
شیهه زدن، شیهه کشیدن
ادامه...
شیهه زدن، شیهه کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شند بکشیین
شیون سردادن، فریاد کردن
ادامه...
شیون سردادن، فریاد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش بکشیین
به جلو کشیدن، وارد گفتگو شدن با کسی جهت به حرف آوردن او
ادامه...
به جلو کشیدن، وارد گفتگو شدن با کسی جهت به حرف آوردن او
فرهنگ گویش مازندرانی
چنه بکشیین
پرچانگی کردن
ادامه...
پرچانگی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
چنگ بکشیین
ناخن کشیدن
ادامه...
ناخن کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روش بکشیین
حرکت کردن، همانند حرکت خزندگان خزیدن آهسته
ادامه...
حرکت کردن، همانند حرکت خزندگان خزیدن آهسته
فرهنگ گویش مازندرانی
لنگ بکشیین
پایمال کردن، جمع کردن پا
ادامه...
پایمال کردن، جمع کردن پا
فرهنگ گویش مازندرانی
پش بکشیین
جلو کشیدن، کسی را جهت پرسش درباره ی موضوعی خاص نزد خود فرا
ادامه...
جلو کشیدن، کسی را جهت پرسش درباره ی موضوعی خاص نزد خود فرا
فرهنگ گویش مازندرانی
رش بکشیین
روان شدن، جاری بودن، به حرکت درآمدن حشرات و خزندگان
ادامه...
روان شدن، جاری بودن، به حرکت درآمدن حشرات و خزندگان
فرهنگ گویش مازندرانی
شم بکشیین
رشد بی رویه ی ساقه های سبزیجات
ادامه...
رشد بی رویه ی ساقه های سبزیجات
فرهنگ گویش مازندرانی
شیش بکشین
کنایه از: شکنجه عمل وحشیانه ی ترکه در ماتحت کردن
ادامه...
کنایه از: شکنجه عمل وحشیانه ی ترکه در ماتحت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی